اینو با مقوا درست کردم

  

اینو با مقوا و توپ .واسه بالای تختت     

این مدل رو توی یکی از سایتا یاد گرفتم .البته یک کوچولو تغییرش دادم.با شونه تخم مرغ گلاشو درست کردم .برگاش رو هم از گلای مصنوعی که لازمشون نداشتم استفاده کردم.

آرشیدا جونم ببین واسه اتاقت مامان زهرا چه گلایی درست کرده ه ه




تاریخ: پنج شنبه 30 مرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

مثلا من و آرشیدا جون و بابامحمد اومدیم گردش.ببینید دخملکم لالا داشت چقدر ناز لالاییده ه ه ه




تاریخ: پنج شنبه 30 مرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

قوبون دخملکم م م م که ه ه ه همیشه ه ه واس عکس به دوربین زل می زنه ه ه ه




تاریخ: شنبه 18 مرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

طبق معمول پاهات و میاری بالا و بهشون نگاه میکنی.یا می بری توی دهنت.الانم داری به توپ نگاه می کنی عزیزم.

از دیروزه که موقع فرنی یا شیرخوردن ملچ ملوچمی کنم و تکرار میکنی.با یک مهارتی زبون کوچولوت و جمع می کنی و صدا درمیاری ی ی ی




تاریخ: یک شنبه 12 مرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

عاشق این هاپوتی مامانی.صداش که درمیاد امکان نداره نخندی .حتی زمانی که اخم کردی




تاریخ: یک شنبه 12 مرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

 

آرشیدای من یکم خرداد 4 ماهه شد.واسه واکسن سه گانه با عمه جونش رفتیم بهداشت.

قوبونش بشم من.یک جیغی کشید که دل مامان زهرا رو پرپر کرد. اینم عکسش




تاریخ: یک شنبه 4 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

آرشیدای نازم این قدر وول میخوردی دخملکم که چندتا عکس گرفتم تا بلاخره موفق شدم

 میدونی عزیزم وقتی بابا سرکاره من و شما که تنها میشیم تا زمانی که بیداری از فرصت استفاده می کنم و ازت عکس میگیرم

 




تاریخ: پنج شنبه 25 ارديبهشت 1393برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

آرشیدای نازم

دیشب ساعت 20:27 سال تحویل شد. شما خواب بودی عزیز مامان.عکست و می ذارم دختر نازم با لباس مخمل قرمزی عزیزم خونه ی مادرجون این عکس و ازت گرفتم خوابالوی مامان.

الانم روی شونه ی بابامحمدت سرت و گذاشتی و داری این طرف و اون طرف و نگاه می کنی.فدات بشم ناناز من.




تاریخ: جمعه 1 فروردين 1393برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

سلام دختر نازم

راستشو بخوای رمزمو فراموش کرده بودم و نتونستم وارد شم و واست بنویسم.

اول بهمن ساعت پنج و پنجاه و پنج دقیقه بدنیا اومدی کوچولوی نازم. عجله داشتی چون وقتش نبود به این زودی بیای گل مامان.

این اولین عکسیه که ازت گرفتن.ببین چه ناز لالا کردی دختر م م م.

 

 

اسمتو گذاشتیم آرشیدا

قربون آرشیدای نانازم بشمممممممم

 




تاریخ: چهار شنبه 14 اسفند 1392برچسب:,
ارسال توسط maman zahra

عزیز مامان

دیروز یعنی شانزدهم آبان ماه 92 ،شش ماهه شدی. دلم می خواد هرچه زودتر ببینمت .سه ماه دیگه به امید خدا بدنیا میای و صورت ماهت و می بینم.

راستی از سیسمونیت بگم،هم مادرجونت و هم بی بی جونت واست گل کاشتن. دست هردوشون درد نکنه.

می دونی که ارکیده خیلی دوست دارم.این گل رو تقدیم تو کوچولوی نازم می کنم.





تاریخ: جمعه 17 آبان 1392برچسب:,
ارسال توسط maman zahra
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 22
بازدید هفته : 27
بازدید ماه : 27
بازدید کل : 7878
تعداد مطالب : 21
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1


Alternative content



دریافت كد ساعت